دخترک گل فروش دیگر گل نمی فروشد
به ساقه های گل پیوند خورده
تندیس شده و ...
بالای دروازه شهر آویزان
اینجا بازار غم است و ...
شادی خریدار ندارد
انتظارت را نمی کشند
بودنت سخت است و ...
نبودنت آرزو
شهر تنهائیست، بازار تنهائی گرم
اینجا گل پرستی کفر است و گل دیدن
گناه
گلدان هست
گل هست
اما ...
دخترک گل فروش را به دار زده اند
تو باور نداری عشق داری ، محبت
داری
آرزو
علاقه ...
تو مولد عشقی
اینجا بازار غم است ؛ شادی خریدار
ندارد!
تو تنهائی!
تو تنهائی؟...
نظرات
ارسال یک نظر