محقق آری؛ اما...



گردباد مدرنیته و روشنفکری اندک اندک فروکش کرده است، هسته گردبار چنان تند وعجولانه چرخید که گران وزنها، تاب انحطاط را در خود ندیده به هرسو پراکنده شدند. اند افکاری که تا کنون در آسمان پرواز میکنند، تهی فکران و سبک وزنهایی اند که باورمند معجزه ی فلاسفه غرب در آسمان شرق اند.
اینک که هوا اندکی روشن شده، شاهد افکار وزمینی هستیم که با استقامت، دست خوش هیچ گردبادی نشده و برای مان دست تکان میدهد.
هتاکان چند آتشه که با شعارهای توخالی وارد کارزار سیاست شده و بر شور احساسات عوام موج سواری داشتند، اکنون اما راهی جز استعفا و امتناع و گوشه گیری ندارند. مقدار دوشه ی اگر در خشاب دارند، گاه به این و گاه به آن دشنام کاری کرده، زبونی و فلسفه خویش را به نمایش میگذارند.
اما استاد محقق از جمله اشخاصی است که طوفان تفرقه و زیاده خواهی عده ی در لباس مدرنیته و روشنفکری نتوانست چپن مزاری را از دوش وی برچیند.
جسارت اش در سیاست ستودنی، تحمل اش در برابر فحاشان قابل قدر و سیاست کاریزمایی اش انکار ناپذیر است.
با آنکه همه میگوید ‹‹چرا محقق مانند مزاری نیست›› اما من میگویم ‹‹چرا ما همه مانند مزاری نیستیم›› مزاری فرد نیست، مزاری مکتب است و ما همه پیرو این مکتب.
شاید برای عده ی سنگین تمام شود؛ اما واقعیت امر اینست که اگر بخواهیم یا نخواهیم ‹‹محقق رهبر هزاره ها است و همه اقوام غیر هزاره اینرا پذیرفته اند››.
... مرددم، و در صددم که چه کسی بهتر و سنگین وزن تر برای سهیم شدن در قدرت را پیدا کنم.

نظرات