روز چهارم در دانشکده هنر های زیبای دانشگاه کابل ‏دوشنبه‏، 2009‏/03‏/30

با سلام دوباره :

امروز نظر به روزهای گذشته سرحالتر بودم ذهنم اماده اماده برای درس بود و برای معلومات بیشتر و تازه یک جای مختصی را در ذهنم خالی کرده بودم . وقت هم بامن بود ، چون امروز توانسته بودم سرتاعت 4 بعد ازظهر خودم را به دانشگاه برسانم .

نظر به تقسیم اوقاتی که توسط مدیرت برایمان داده شده بود مضامین دری و پشتو را امروز باید میخوانیدم .
وقتی داخل همان محوطه که برایتان گفتم ( مقابل خوابگاه ذکور ) داخل شدم دیدم سه تن از همصنفی هایم قدم زنان بطرف دروازه ورودی ( البته خروجی هم است ) میایند . مسعود بود و غفور و یک صنفی دیگرم که تابحال اسمش را هم نمیدانم ( خودم هم نپرسیدم ) ولی او مرا خوب میشناسد و مرا به اسم صدامیزند .

بعد از احوال پرسی گفتن امروز استادان ما نیامده اند و ما هم رخصت هستیم . متاثر شدم چون امروز برای اموختن اماده بودم . خوب با قضا کار و زار نتوان کرد / گله از روزگار نتوان کرد .

باهم صحبت کنان و قدم زنان از محوطه خارج شدیم و تا به دروازه دانشگاه رسیدیم از انجا از همصنفی هایم جدا و بطرف خانه روان شدم چون مسیر من از داخل دانشگاه عبور میکرد داخل دانشگاه شدم ( از دروازه شمالی ) دروازه دانشگاه را دوست داشتم . عالی بود و با سلیقه خاصی ساخته شده بود وقتی من شامل دانشگاه شده بودم ( 1383 ) این دروازه نبود وقتی داخل دانشگاه شده بودم احساس جنگ و ویرانی های گذشته را در من زنده ساخته بود . ولی حالا این دروازه مرا امیدوار به اینده میساخت و خاطرات دوران جنگ را بیادم نمیاورد احساس یک دانشجو را بمن میداد و فکر میکردم داخل بزگترین محل علم و دانش می شوم .
سربازان ( گارد های دروازه ) با یونیفورم مرتب برای امنیت و...

حالا داخل دانشگاه شده بودم از یک طرفتم ( غرب ) پارکینک موتر ها و موتر سایکل ها و جمنازیوم دانشگاه که تازه زنگ کرده بودند و درختان بلند و از طرف دیگرم (شرق ) با درختان کوتان که ماهرانه انرا قیچی کرده اند و مانند یک میز درازی ساخته شدن بود و انطرفش هم سبزه های تازه زنده شده و دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی
وقتی از پیچ منهنی به سرک اصلی که شمال دانشگاه را به جنوب ان متصل میکرد رسیدم در انجا یک نل اب است در کنار سرک ، رفتم و از نل اب مقداری اب خوردم و کمی هم دست و روی خود را تازه کردم قطر دهن شیردان ان خیلی بزرگ است برای استفاده از اب ان حتمآ هر کس لباس هایش تر میشود و من هم از دیگران مستثنا نبودم و از اب های پراکنده ان بی بهره نماندم . سر چهار راهی رسیم که از طرف شرق ریاست دانشگاه و دانشکده ادبیات ، مدیریت محصلین ، دانشکده انجینری و.. و از طرف غرب دانشکده شریعات ، دانشکده هنر های زیبا و خوابگاه ذکور و از طرف شمال هم که من خودم امدم وبرایتان گفتم واز طرف جنوب که مسیر راه من هم است دانشکده های چون فارمسی ، ساینس ، وترنری و کفتریا و یک ساختمان که تازه بنا شده و معلوم نیست برای کدام دانشکده است یا برای کدام چیز دیگر البته شاید دیگران بدانند ولی من و کسانیراکه من میشناختم تابحال نفهمیده بودند برای چی ساخته می شود از سه سال قبل کارش اغاز شده وتابحال تکمیل نشده است . کم کم از چهار راهی دور شده بودم و از دانشکده وترنری هم .

برای چند لحظه خواستم در سبزه های تازه از زمین برامده خودم را مشغول کنم از سرکی که بطرف مقبره سید جمال الدین از سرک اصلی جدا شده بود رفتم و در یک گوشه ی از منار بلند مقبره نشستم ، هوای خوبی بود نه سر و نه چندان گرم ،براستی که گفته اند بهترین موسم سال بهار است و من هم در اولین روزهای بهاری در یک منطقه سبز نشسته بودم درختان زیبا سبزه های تازه با رنگ های شفاف ، گویا اینها مربوط کابل خاک الود نمی شد ، دانشجویان تک تک در اطراف دیده می شدند خلاصه لذت برم عالی بود و برای چند دقیقه سبزه لگد کردن رفتم ، داخل سبزه ها حس عالی داشت همه جا ها برایم زیبا بود و برای چند لحظه از دیار غم و رنج دور شده بودم در دنیای زیبایی ها در اعماق تازه گی ها داخل طبیعت زیبا و من هم جزی از طبیعت بودم طبیعت زیبا شاعران طبیعت خاطرات عاشقان و طبیعت سبز معشوقان .

امروز هم سپری شد و یک روز در نزدیک شدن مان به خدا کم .
برای فردا باید کوشید تا بافردا و خواسته های فردایمان فرداهای خود را بدست بیاریم پس تا فردا خدا حافظ همه تان

نظرات

  1. بسیار زیبا بوداز من هم سر بزن

    پاسخحذف
  2. doste gerami!
    agar emkan darad jahaye ra ka naam borded az onja aks gerefta wa az tariq weblog zebaye tan ba ma shareek sazed.

    پاسخحذف
  3. با عرض سلام
    به یاد دوران خوش دانشجویی، توصیفات زیبای شما از دانشگاه را خواندم.
    من مدرس دانشگاه شهر تهران در رشته هنر هستم.
    در صورت امکان اطلاعاتی درباره تدریس در دانشگاه کابل در رشته هنر برای من ارسال نمایید.
    بی نهایت سپاسگزارم

    پاسخحذف
  4. Hi there, I enjoy reading through your article. I wanted to write a little comment to support you.



    Feel free to surf to my website ... nfl jerseys china

    پاسخحذف
  5. Does your website have a contact page? I'm having trouble locating it but, I'd like to shoot you an email.
    I've got some creative ideas for your blog you might be interested in hearing. Either way, great site and I look forward to seeing it expand over time.

    Here is my website; custom nfl jerseys

    پاسخحذف
  6. Your mode of describing the whole thing in this piece of
    writing is really pleasant, every one be able to simply know it, Thanks a lot.


    my page :: paypal (http://www16.tok2.com/)

    پاسخحذف
  7. I every time used to study post in news papers but now as I am a user of internet thus
    from now I am using net for articles, thanks to web.

    My web-site; how to spot fake cartier glasses

    پاسخحذف

ارسال یک نظر