برای یک کوش ی چادر
برای یک لبه ی چشمت
چنان در خود نمی گنجم
که دیگر نیست ارمانی 
گر از ده ای
گر از سنگی 
اگر یک بار گی آی 
نمی گویند !چه شد آمد
نبودیم و نبودند و نبود
ولی امروز میبینم
که هستی و نبودی
برای یک نمک مژگان
صدا ها…
 ازهر طرف پر شد
که ما هسیتم
و ما هستیم و ما هستیم 
نظرات
ارسال یک نظر