کمتر فلم افغانی را میتوان یافت تا به حد فلم سنگ صبور شهوانی باشد .

در نخستین لحظات بعد از تماشای فلم ، انسان چنان تحت تاثیر احساسات روحی روانی قرار می گیرد که شاید کوچکترین نظری انتقادانه به ان نداشته باشد ، تنها چیزی که میتوان گفت ( عالی بود خیلی جالب ) . و بعد از سپری شدن مدتی تک تک نماهای فلم در ذهن انسان شکل می کیرد و از رازهای پنهان ان پرده برمیدارد. در نخستین تصاویر پرنده های پرده دیوار و صدای حکام افغانستان مدغم با صدای انفجارات و بمب افگن ها باچرخش کمره تاکیدی بر روایت زمان و گذر لحظات در مقطع های گوناگون میکند ، اقای رحیمی ( کارگردان و نویسنده فلم) بار ها کوشیده تا زمان مشخصی برای فلمش در نظر نگیرد از واحد پولی گرفته تا به صدا ها . فلم بصورت روایتی ساخته شده تا شخصیت سنگ صبور را حفظ کرده باشد . نماد ها کمتر معنی اصلی خود را پیدا می کند تنها نمادی که بیشتر می شود از ان نام برد پرده ی سر دروازه حویلی است که میتوان یکی از فرهنگ افغانان سختگیر نام برد و تا زمانی که دیگر پرده از راز و نجابت دختر برداشته می شود دیگر ان پرده را نمیبینیم . سنگ صبور یا همان مرد قهرمان و شوهر گل شیفته نماد دیگری از ایستگاه زمان است و با کمک دختر تصاویری از گذشته در ظاهر پنهان و در واقع حقیقی بصورت روایت تکرار می شود . همخوانی دختری که در زیرچادری در کوچه پس کوچه های کابل راه میرود قابل تعقل است . هیچگاه صورت گلشیفته در کوچه های کابل دیده نمی شود و تنها دختری را میبینیم که زیر چادری گاه در حال دویدن و گاه در حال راه رفتن است . بعضی دوستان انتقاد از عدم همخوانی واحد پولی با دورانی که بنظر انها یکی ازمقاطع تاریخ افغانستان است داشته اند . به نظر من جواب این سوال در نخستین ثانیه های شروع فلم داده شده . دوماً دوستانی که به این عقیده اند که واحد پولی ان زمان ( زمان را نیز خود تایین کرده اند ) باید به این باور باشند که سازنده فلم متوجه این نکته نشده و یکی از زعف های بزرگ فلم میپندارند . یک سوال بسیارساده ایا امکان این است که از چشم کارگردان این نکته باز مانده باشد . فکرش را بکنید بزرگترین کارگردان و نویسنده کشور که بارها بهترین مدال ها را در عرصه نویسنده گی و کارگردانی گرفته ایا امکان این میرود تا بزرگترین نکته ی را که ما و شما بسادگی میبینیم ایا او به ان فکر نکرده ؟ نه اینگونه که شما فکر میکنید نیست . زمان مشخصی برای فلم در نظر گرفته نشده و طالبان این فلم فارسی زبان است تا پشتو زبان همچنین مشکلات صدا را میتوان در بیشترین دیالوک ها شنید . همخوان نبودن صدا و زیل و بم شدن انها وهمچنین موازی نبودن صدا های یک دیالوک را میتوان از مشکلات صدا برداری ان یاد کرد .
نکات دوراز حقایق ان هم کم نیست شاید در رمان سنگ صبور بیشتر پرداخته شده تا به حقایق نزدیکتر باشد ولی متاسفانه در فلم کمتر به ضرافت ان پرداخته شده و فاصله را با حقایق طویلتر میسازد . ورنه تسلیم شدن یک دختر با ان راحتی و بدون کمترین ترسی دور از حقایق است. ودر اولین حادثه تجاوز به دختر با سوالی که از پسر میپرسد ( اولین بارت بود) شخصیت دختر زیر سوال می رود . اگر دختریک شخصیت فاحشه را بازی می کند پس هیچگاه نمی تواند معرف و یا تصویر یک دختر افغان و به نماینده گی زن افغان باشد. و با شخصیت یک دختر زجر کشیده، زمین تا اسمان فاصله دارد.

نظرات